عمارت تاریخ «هشت بهشت» نمونه اى از کاخهاى محل سکونت آخرین سلاطین دوره صفویه است که در دوره شاه سلیمان در سال ???? هجرى بنا شده است. کاشی کاری هایی که انواع حیوانات پرنده، درنده و خزنده برروی آن نقش بسته، از آثار این کاخ بشمار میآیند . از باغ وسیع «هشت بهشت» مقدار زیادى باقى نمانده ولى قصر تاریخى آن هنوز اثر ارزنده و جالبى است که پس از انقلاب پارکى در اطراف آن ساخته شده است.
این کاخ که در هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوى بنا شده از بهترین کاخهائى است که در روزگار صفویه ساخته شده و چون کیفیت ساختمان و وضع بنا در اثر مسرور زمان تغییر کرده ناچار براى امکان بیان وضع آن در زمان های مختلف باید نوشته هاى کسانى را که در زمان های گوناگون کاخ را مشاهده و از وضع آن آگاهى کامل داشته اند از نظر اهل تحقیق گذرانید.
از کسانى که مکرر در این کاخ رفته و به اوضاع آن آشنائى کامل حاصل کرده و شاردن فرانسوى است که در سفرنامه خود بطور مشبع شرح اوضاع کاخ را نوشته است و قسمتى از ترجمه نوشته او را ذیلا مینویسیم:
"من قول داده ام که در طى توصیف باغهاى اطراف خیابان زیباى اصفهان شرح یکى از تالارهاى یکى از باغها را بنام باغ بلبل بدهم اى تالار را عمارت هشت بهشت می نمامند. تمام سقف هاى آن موزائیک بسیار عالى است دیوارها و جرزها دو طبقه و دالانها و غلام گردشهائى در اطراف آنها است. در این دالان ها صدها مکان است که دلکشترین و فرح انگیزترین نقاط دنیا محسوب میگردد و هر یک بوسیله منفذى که بدان نور میتابد روشن میشود این روشنائى متناسب با تفریحاتى است که این مکان ویژه آنها ساخته شده است.
هیچ یک از این نقاط از حیث شکل و ساختمان و تزیینات به دیگرى شبیه نیست در هر جائى چیز تازه و گوناگون است چنانکه در بعضى از بخاری هاى متنوع و در برخى حوض ها و فواره ها است که از لوله هائى که در داخل دیوارها میباشد آب می گردند این تالار عجیب در حقیقت لابیرنتى است زیرا انسان در قسمت فوقانى هر جا کم میشود و پله ها چنان مخفى است که بآسانى پیدا نمیشوند. قسمت پایین تا ده پا از سطح زمین از سنگ یشم و نردهها از چوب زرنگار، و قابها چهارچوبها از نقره و جامها از بلور و آلتها از شیشه هاى رنگارنگ ظریف ساخته شده است.
اما راجع به تزیینات نمی توان این اندازه شکوه و عظمت دلربائى فریبندگى را که در هم آمیخته است تصور کرد. میان کاشی هاى این بنا تصاویر برهنه و فرحانگیز بسیار زیبا وجود دارد و در همه جا آئینه هاى بلورین و در دیوارها بکار رفته است در این تالار اطاق هاى آئینه کارى کاملى است که اثاثه هر اطاق از باشکوه ترین و شهوت انگیرترین نوع خود در دنیا است. اطاق هاى کوچکى نیز در آنجا میباشد که فقط گنجایش یک رختخواب دارد. در خاور زمین رختخواب پرده نداشته و روى زمین پهن می شود. یک رختخواب جالب توجهى دیدم که فقط لحاف آن دو هزار اکو می ارزید که براى گرمى و سبکى از پوست سمور تهیه شده بود. بمن گفتند شاه تشک هاى بسیارى از همین جنس دارد من یک کتاب از تزیینات و تصاویر و اشکال و مینیاتورها و ظروف و کتیبه هاى این تلار تصنیف خواهم کرد در برخى از این کتیبه هاى شامل افکار لطیف عاشقانه و برخى قطعات اخلاقى است. "
گوست سیاحى که در زمان فتحعلى شاه قاجار بایران آمده و اصفهان را دیده درباره این کاخ چنین نوشته است:
" این عمارت در وسط باغ باندازه متر از سطح زمین بلندتر و ?? متر طول ??/?? متر عرض دارد اطاق هاى این عمارت تمامى منقش و گچبرى و درهایش خاتم سازى و زیبا میباشد. تالار وسط گنبدى شکل است که از یک نوه پنجره ساختمان گردیده در گنبد آن هشت پنجره بطور مساوى باطراف قرار دارد که از چوب ساخته اند و در وسط این تالار حوضى هشت ضلعى بقطر ?? سانتیمتر از مرمر عالى ساخته شده و به حوض مروارید معروف است و طورى حجارى شده که وقتى آب از سوراخهایش خارج میشود چون دانه مروارید میباشد پلکان هاى این عمارت طورى بنا شده که از هر طرف بعمارت فوقانى و تحتانى عبور و مرور میشود، داراى غلام گردشها و بالاخانه هاى زیادى است درختان کهن و چنارهاى مرتبى دارد و قسمتى از آب جوى شاه از برابر عمارت بالائى داخل این باغ می شود. در زمانى که در اصفهان بودم فتحعلى شاه در این عمارت مىنشست و تماشاى رقاصه هائى که میرقصیدند مینمود در و ودیوارها، ازاره ها، هلالیها، گنبدها و بالاخره تمام این عمارت سرتاپاى از طلا تزیین یافته و اشکال و تصاویر گوناگون پرندگان و گلها و غیره بر طیبائى قضر افزوده است داراى تابلوهاى منقش و زیبا است که جلب توجه مینماید."
میرزا علیخان نائینى روزنامه نوس عصرناصرالدین شاه قاجار که از طرف دربار وقت ماموریت یافته بود نسبت باوضاع جغرافیایى و تاریخى ایران مطالبى تهیه کند و نسبت به قسمتى از کشور موفق شد و مطالبى در دو جلد بزرگ تهیه کرد که آن دو جلد را در کتابخانه وزارت دارائى مطالعه کردم راجع بکاخ هشت بهشت در سال ???? ه.ق چنین گزارش داده است:
" باغ هشت بهشت و عمارت تحتانى و فوقانى قصر میان و وسعت دستگاه آن از حد توصیف بیرون است غیر از ایوان هاى عالى وارسی هاى یکصد و پنجاه و یکزوج درب اطاق تنها در بالا و پائین دارد. از معماران معتبر شنیده شده که طرح آنرا در طرز عمارت کرامت کرده اند چنانچه نقشه این قصر را بکشند و در جاى دیگر بخواهند مثل آن بنا کننده مشکل که بتوانند از عهده برآیند. باغ مزبور باغى است بسیار بزرگ خیابان هاى عریض و قطعه بندی هاى وسیع در آن است دیوار یک طول باغ باقدرى از دیوار چهارباغ شاه مشترک دو نهر بزرگ از چهارباغ عرضاً این باغ را تقاطع میکند یکى مقابل قصر موصوع وسط وارد دو دریاچه بزرگ مىشود. که بعرض باغ در دو طرف عمارت متقابل یکدیگر است و دو حوض بزرگ هم در دو سمت دیگر عمارت است و دوره عمارت نیز جوى سنگى آب نماها قرار دادهاند که اب دائماً از اینها جارى است. مقابل این دریاچه و قصر سردرى است عالى و دو رو که یک روش مشرف بچهار باغ و حوض بزرگ پاى آن ورودى دیگرش منظر قصر وسط باغ است سر در مزبور نیز وصف زیاد دارد نهر دیگر هم مقابل و هم عرض نهر بفاصله زیاد باز از چهارباغ میاید و بعرض باغ جارى است و بهمین قانون سردرى دارد عالى مشتمل بر تالار بزرگ مشرف بر باغ جارى است. بهمین قانون سردرى دارد عالى مشتمل بر تالار بزرگ مشرف بر باغ و عمارات عقبش منظر چهارباغ و اینجاست که سالها است تلگرفخانمه شده در این باغ حیاط دیگر هم هست وسیع صاحب اطاق ها وارسیهاى مرغوب آشپژخانه و طویله و غیره معروف به نارنجستان هشت بهشت است. "
موضوع قابل توجه این که گزارش میرزاعلیخان نائینى روزنامه نگار ناصرالدین شاه و شرحى را که میرزاحسین خان تحویلدار در سال ???? ه.ق نوشتهاند عیناً مطابقت دارد و ناچار باید گفت یکى از آنها از دیگرى گرفته و بنظر میرسد چون تاریخ ختم تالیف جغرافیاى اصفهان ???? ه.ق و بعد از ????ه.ق است. جغرافیاى اصفهان از گزارش میرزاعلى خان نائینى گرفته است و ذکر ماخذى هم نشده است.
آنچه از گزارش مزبور معلوم می گردد اینستکه کاخ مزبور تا اول قرن چهاردهم بوضع سابق زمان صفویه باقى بوده و نقصى در آن راه نیافته و تغیراتى که در آن راه یافته در قرن چهاردهم هجرى انجام شده است.
میرزا حسن خان جابرانصارى که از معمران اصفهان و آگاه بتاریخ و تغییرات مبانى آن سامان بوده راجع باین کاخ چنین نوشته است:
"در هشت بهشت نیز بمنوال چهلستون طرح باستانى بستانیش که از نقش جهان جدا کرده زمان شاه عباس بزرگ شده و باساختمانى مختصر و بناى عمارت شگرف هشت بهشت را سایر شاعر مشهدى گفته زمان شاه سلیمانبه هزار و هشتاد (????) و کاشى کاریهاى زیبا خصوصاً طاوسها و دیگرمرغان در ???? باز بفرموده شاه و عرصه این باغ از چهلستون بسى بیشتر بود براى حرمخانه شاهى چوحد جنوبیش به بازارچه بلند منتهى میشد و در حکومت ظل السلطان بانوى عظمى خواهرش با همه اولاد و خانواده در آن بزرگترین پارک سلطنتى میدان جولانى براى خوش گذرانى داشتند، امروزه آن باغ را قطعات کوچک نموده و به مقبلان فروختهاند که شاید پنجاه خانه و باغچه سرا از آن جدا شده و باز قسمت بزرگى رااز خود دارند بنگاهها و سراچهها و مغازههاى بسیارى در چهارباغ عباسى بیرون انداخته که نفع بزرگى دارد و کوچه جهانبانى با خانههاى دو طرف و حمام نمره نامى را از میان باغ ردکرده و در آنجا حوض مرمرى یکپارچه مروارید میدیدم و از آثار صفویه دو سه حوض یک قطعه مرمر موسوم به مروارید پدید بود یکى در عمارت اشرف و آن چنان بود که همه آن سنگ را شبیه به حوض حجارى استادانه کرده و براى همه فوارههاى کوچک باندازه انگشت سبابه از تمام سنگ درآورده هر حوضى بیش از صد فواره داشت و آن حوض را که نصب نموده بودند از زیر سنگ آب جریان یافته مانند دانه هاى مروارید بوسیله آن فواره ها جستن کرده و حوض را پر از آب نموده بانوى عظیمى یک حوضش را بیدیع الملک پسرش داد در عماراتش از باغ بادامستان تلگرفخانه جدا نموده داد و آن عمارات بعد به بختیاریها و از آنها منتقل به جلاالسلطنه شد قنات آب حلال که روى به ماربین بالا میرفته و آبش متصل به جوى شاه میشد براى آب دائمى هشت بهشت و دیگر عمارات صفویه احداث کرده بودند و هر عمارتى بهرى و بخشى معین داشت وزیر و مستوفى خاص از نیاکان بنده براى آن مقرر بود تا بتواند در حرمخانه سلطنتى حکم بخش آب را بدهد و رفع مشاجره سکنه باغچه سراها را بنماید و وجه نامش به آب حلال از آن رهگذر بود که شاه عباس دوم وجهى را که بنظر خود و علما حلال شرعى میدانستند بخرج احداث آن قنات داده تا آب غسل وضوى حرمخانه نهایت حلیت را داشته شبهه کم و زیاد آب رودخانه از حقوق دیگر محلها نرود. حالیه شنیده ام آن آب را از پشت آتشگاه به جر و کان اولاد بانوى عظمى میبرند و چون بانوى عظمى و اولادش شصت سال و کسرى است در هشت بهشت ساکنند ضمناً باغات و عمارات دولتى دیگر مجاور را بدست داشتند مانند بهشت آئین ورشک جنان و انگورستان، و بهشت آئین امروزه در کوچه فتحیه کالج دختران شده و انگورستان را با عمارت خسروخانى بدست سردار اعظم داده بودند. "
این کاخ که روزى از کاخهاى کم نظیر بوده در سال ???? شمسى که آقاى حسینى از طرف اداره باستانشناسى اصفهان مورد بازدید قرار داده چنین گزارشى و اظهار نظر کرده است:
" این عمارت را فعلاً آقاى ابوالفتح قهرمان (سردار اعظم) بموجب دستخطى مالک و در تصرف دارد از قرار مشهور در اراضى و باغات قدیمى آن تغییراتى داده و کاخ اصلى بحال خود ولى مخروبه باقى است. ذخائر آن از بین رفته است. یک دفعه در دوره وزارت سید ضیاءالدین باغ ملى شد ولى در زمان شاه فقید مسترد و محدداً درش بسته شده است. در سال ???? شمسى که از این عمارت بازدیدى بعمل آمده محتاج بتعمیرات کامل است زیرا نقاشیهاى زیبا و گچبریهاى عالى )نظیر تزیینات عالى قاپو( آن از بین رفته و آنچه باقى است نیز جلب توجه را مینماید اشکال و حوش و طیور و شکارگاهها که بعضى قدیمى و برخى جدید بر روى کاشى نقش و در پشت بغل هاى اطراف نصب شده جالب توجه و تماشائى است مساحت فعلى آن قریب ???? متر مربع است. "
برخى نوشته اند که کاخ و باغ مجموعاً در ابتداى ساختمان آن ?? جریب بوده است ولى مساحت کنونى آن در حدود پنج هزار متر میباشد.
تاریخ شهریور ???? شمسى تحویل دولت گردیده است.
این کاخ در خیابان چهارباغ عباسى در مقابل خیابان کنونى شیخ بهائى واقع و اکنون در دست دولت است.
از گزارش هاى گوناگونى که در توصیف این کاخ داده اند معلوم گردید که علت شهرت آن براى بکار بردن سنگ هاى مرمر عالى در آن و داشتن طاق هاى مقرنس کارى و نقاشى بوده است.
ساختمان کاخ دو طبقه و داراى شاه نشین و غلام گردش هاى زیبا و نقوش گوناگون طلائى و تزیینات جالب و پشت بغل هاى کاشى بى نظیر و نقوش و حوش و طیور و آئینه کارى بسیار ممتاز و در واقع از قصور ممتاز دوره صفویه است.
کاخ مزبور که آنرا باغ بلبل نیز نامیده اند قسمتى از باغ نقش جهان زمان شاه عباس بوده و در زمان شاه عباس (????-????) مجزا و شروع به ساختن گردیده است.
این کاخ تاریخى زیر شماره ??? به ثبت رسیده است.
باغى که سابقاً عمارت هشت بهشت در آن قرار داشته، بسیار بزرگ و زیبا بوده است که امروز تنها محوطهاى کوچک از آن باقى است.
کاخ هشت بهشت، آنچنانکه از نوشته ها بر مىآید، محل تفریج بوده است و گوشه و کناران به منظور خوشگذرانى ساخته شده. شاردن سیاح فرانسوى درباره این کاخ چنین نوشته است:
" ... کاخ هشت بهشت در باغ بلبل قرار دارد. تمام سقفهاى آن موزائیک بسیار عالى است. دیوارها و جرزها دو طبقه و دالانها و غلام گردشهایى در اطراف آنهاست. در این دالانها صدها مکان است که دلکشترین و فرح انگیزترین نقاط دنیا محسوب مىگردد و هر یک به وسیله منفذى که بدان نور مىتابد روشن مىشود. این روشنایى متناسب با تفریجاتى است که این امکنه ویژه آنها ساخته شده است.
هیچ یک از این نقاط از حیث شکل و ساختمان و تزئینات به دیگرى شبیه نیست. در هر جایى چیزهایى تازه و گوناگون است چنانکه در بعضى بخاریهاى متنوع و در برخى دیگر حوضها و فواره هایى است که از لوله هایى از داخل دیوار آب مىگیرند. این تالار عجیب در حقیقت لابیرنتى است که انسان در قسمت فوقانى آن گم مىشود و پلهها چنان مخفى است که به آسانى پیدا نمىشود. قسمت پائین تا ده پا از سطح زمین از سنگ پشم و نردهها از چوب زرنگار و قابها و چهارچوبها از نقره و جامها از بلور و آلتها از شیشههاى رنگارنگ ظریف ساخته شده است.
اگر چه این بنا چندان با دوام و استوار نیسات ولى فرح انگیزتر از مجللترین کاخهاى اروپایى است. در اثر تغییرات بسیارى که در ساختمان کاخ هشت بهست سالها پس از تاریخ ساخت آن روى داده بسیارى کسان تصویر کردهاند که این عمارت در زمان خیلى نزدیکتر از زمان صفویه ساخته شده به طورى که مادام دیولافوا ساختمان آن را به دوران قاچاریه نسبت داده است.
مساجد تاریخی ایرانمسجد ومحراب اگر چه در آموزه های دینی دارای جایگاهی منحصراً معنوی نبوده ( به ویژه محراب که اسم مکان از ریشه حرب است ) و بیشتر به عنوان پایگاهی برای پاسخگویی به غالب نیازهای مسلمانان برآمده بود ، به اندک زمانی با روحی که از لطافت ایمان و جذبه حضور درآمیخته بود به زیباترین بنای اسلامی بدل شد . به گونه ایی که شکل و ساخت مساجد در کشورهای اسلامی زیر بنای هنر و معماری اسلامی را تشکیل داد. معماری زیبا ، با کاشی کاری های هوش ربا ، کتیبه ها، گچبری ها ، معرق ها و دیگر عناصر معماری در هم آمیخت ومعماری اسلامی را پدیدآورد که هم اکنون مایه فخر ومباهات ملل اسلامی و یکی از جاذبه های گردشگری این کشورهاست . نمونه هایی از این مساجد ، مسجد شیخ لطف الله در اصفهان و تاج محل در آگره هند است . در این گفتار سعی داریم مسجد یا مساجدی را از دوره خلفای عباسی تا قاجار معرفی کرده و به پاره ای ویژگی های معماری هرکدام از این بناها اشاره کنیم . |
در اوایل این دوره مساجد با طرح صحن روباز و ایوان های ستون دار ساخته می شدند که نمونه ای از معماری دوره اموی و به طور کل اعراب بوده است . در بناها بیشتر از خشت استفاده شده و ستون های یک پارچه بودند . رفته رفته تغییراتی اساسی در بنای ساختمان ، ایجاد و به جای خشت از آجر استفاده شد و دیگر ستون های یک پارچه به کار نرفت . ازویژگی بسیار مهم مساجد در این دوره آن است که سقف مساجد کاملا مسطح و مناره در خارج و یا در جوار مسجد ساخته می شد. و برای تزیین دیوارها از کتیبه هایی به خط کوفی بهره گرفته می شد . نمونه برجا مانده از این دورهمسجد تاری خانه دامغان که در قرن دوم هجری ساخته شده و قدیمی ترین مسجد ایران است . جلوه این ساختمان با شکوه در سادگی و بی پیرایگی آن متجلی است . صحن این مسجد تقریباً مربع است که با ردیف طاق ها ، سه دالان را در امتداد قبله ایجاد می کند. طاق های بیضی شکل این مسجد به وسیله دیوارهای آجری ضخیم استوانه ای برپا ایستاده است . مسجد تاری خانه بیانگر ترکیبی از تکنیک های اصیل ایرانی و نقشه عربی است .مناره موجود، مدور و در قرن پنجم هجری ساخته شده است ، ولی بقایای یک مناره مربعی شکل که احتمالاً به هنگام بنای کل مسجد ساخته شده ، برجای مانده است. ( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
ویژگی های معماری این دوره شبیه معماری ساسانی ( پیش از اسلام ) بوده و ابنیه مذهبی این دوره چهارایوانی ، دارای ستون های عظیم و ایوان های بلند طاقدار است . تزیین اصلی بنا در این دوره گچبری است که دارای رنگهای متنوع بوده و طرح های آن ، سنت های قدیمی ایران در دوره ساسانی را یادآوری می کند . از مساجد این دوره می توان بهمسجد جمعه نایین اشاره کرد. این مسجد که هنوز مورد استفاده است قدیمی ترین مناره به یادگار مانده در ایران را داراست . نقشه آن نقشه یک مسجد ساده ستون دار است که از قدیم تا کنون دچار تغییرات زیادی شده است . مناره این بنا که در اصل بر بالای قاعده مربعی شکل قرار داشت با نمای مسجد هماهنگ بود اما چندی بعد با اضافاتی محصور شد . بدنه هشت ضلعی آن کاملاً بدون تزیین است و نشانه مرحله انتقالی از مناره های مربعی به مناره های مدور است، شکوه و جلال اصلی مسجد جمعه نایین در غنای گچبری های آن است . ( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
ازدوره غزنویان و سامانیان که تقریباً مقارن با آل بویه بوده اند ، در ایران مسجدی بر جای نمانده است . بنابراین به بررسی مساجد دوره سلجوقی می پردازیم .
ویژگی معماری این دوره را به اختصار می توان موقر ، نیرومند و دارای ساختاری زیبا توصیف کرد . در این دوره با وجود فاصله زمانی نزدیک به چهار قرن با ایران باستان باز هم می توان طرح کلی چهارایوانی ساسانی را مشاهده کرد . طرح مساجد و مدارس این دوره اکثراً چهارایوانی با طاقنماهای دیواری است ، ایجاد گنبدهای عظیم بر روی گوشواره در مساجد از دیگر ویژگی های مساجد این دوره است و در تمام ابنیه این دوره سردر اهمیت به سزایی دارد. بناها آجری و تزیینات آن شامل خطوط و نقوش هندی به صورت مهر در آجر، گچبری ، کاشی ساده معرق و کتیبه هایی به خط کوفی و نسخ است . از جمله مساجد به جای مانده از این دوره می توان بهمسجد جمعه اردستان ومسجد جمعه زوره اشاره کرد .
در قرن ششم ساخته شده است ، طاق ایوان ، مزین به گچبری زیبای مشبک با نقش برگ نخلی است که به آن وجهه ی بی نظیری داده است . محراب و گچبری های آن در این مسجد در دوره ایلخانان مغول بازسازی شده است .( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
واحه ی کوچکی در حاشیه غربی کویر مرکزی است ومسجد جمعه آن براساس نقشه چهارایوانی بناشده و تاریخ بنای آن به خط کوفی ساده روی کتیبه ای در حیاط نوشته شده است ، مناره این مسجد دارای آجرکاری با کاشی های آبی روشن و تیره است . حجره محراب دارای گچبری ظریف و دارای شکوه وجلال خارق العاده ای است ، سادگی گنبد این مسجد حاکی از ساخت این بنا در دوره سلجوقی است .( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
در این دوره انواع ساختمان ها ، حالت سنتی و سبک سلجوقی خودرا حفظ کرده، ولی مغولان برای نمایش قدرت خود به ساخت بناهای عظیم با گنبدهای بسیار بزرگ و برج های بلند روی آوردند و برای افزایش هیبت بنا ، نماهای ساختمان را با قاب های باریک و بلند وهلال های نوک تیز آراستند . در این زمان استفاده از تزیینات آجر لعابدار و بدون لعاب ، قطعات گچ و آجر در موزاییک ، کاشی های آبی رنگ با نقش های زیبای گل و بوته ، کتیبه های زیبای کوفی و نسخ با نوارهای تزیینی ونازک گچبری به صورت بندکشی رواج داشت . از بناهای مذهبی و مساجد این دوره می توان ازمسجد جمعه ورامین نام برد. این مسجد مانند مسجد زوره بر اساس طرح کلی چهارایوانی ساخته شده و برخلاف دیگر مساجد ایران سردر کوتاهی دارد آنچنان که کل ساختمان در سیطره گنبد بزرگ بالای حجره ی جلوی محراب قرار گرفته است . طرح داخلی این مسجد نشانه پیشرفت معماری نسبت به قرون قبل است که احساس خاصی از ارتفاع را در بیننده ایجاد می کند . دیوارهای جانبی با روزنه هایی جهت ورود نور، مشبک شده اند . تزئینات محراب با تصاویر گل های کاملاً شکفته تزیین شده است. سردر ورودی و ایوان قبله دارای نیم گنبدهایی بر فراز طاق های مقرنس کاری شده و مزین به آجرهای لعابدار آبی رنگ است که مشخصه عمده تزئینات این دوران به شمارمی رود.( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
بناها در این دوره بازهم بر پایه شکل ها و ساختمان های دوره سلجوقی استوار است. ولی در سایه تسلط مغولان ، مقیاس و عظمت تازه ایی یافته و در تزئینات بنا توجه بسیار مبذول شده است. بناها اغلب چهار ایوانی با ایوان های بلند و سردرهای مزین به مقرنس کاری های بسیار زیباست و تزئینات عمدتاً شامل کاشی کاری های زیبا و باشکوه و معرق و هفت رنگ است ، گنبدهای پیازی شکل و شیاردار از ویژگی های بناهای خاص دوره تیموریان است . معماری این دوره را می توان کمال کاربری رنگ در معماری دانست که نمونه های آن را می توان در کتیبه های کوفی، نسخ و ثلث به رنگ طلایی در زمینه کاشی های آبی مشاهده کرد . از مساجد نمونه و بسیار معروف این دوره می توانمسجد گوهرشاد را نام برد . بی اغراق اوج هنر و تکنیک کاشیکاری این دوره و ایران را می توان در این بنا مشاهده کرد . در این بنا مناره در جوار ساختمان قرار دارد ، پیش از این مناره ها برفراز دیوارها قرار داشتند و این سبک(مناره جدا از ساختمان) احتمالاً از سبک معماری هند اقتباس شده است. ( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
نمونه ابنیه مذهبی این دورهمسجد مظفریه یا کبود تبریز است که در نوع خود ممتاز بوده و هم اکنون در حال مرمت است. حیاط مرکزی کاملاً سرپوشیده و دارای گنبد است. نماهای داخلی و خارجی آن به ظریف ترین کاشی های ایران مزین شده است. قاب های مختلف و هماهنگ دارای رنگ های مختلف به همراه آبی روشن و در برخی قسمت ها با روکش طلا ست.( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
بناهای این دوره باز هم دارای طرح کلی چهار ایوانی است البته به ساخت ایوان های عظیم با ابعاد بزرگ توجه بسیار شده است. در ابنیه مذهبی کاشی های لعاب دار، معرق و هفت رنگ در تزیین دیواره های خارجی و داخلی بنا ، طاق ها، مناره ها، گنبدها و محراب ها استفاده شده است. کتیبه های نسخ و ثلث سفید و درخشان، در طاقچه ها به کاتر رفته و نور ورودی از طریق پنجره های تعبیه شده در ساقه گنبد حالتی روحانی به فضا می بخشد. در بناهای ییلاقی تزئینات چوبی نقش اصلی را به عهده داشته و بر روی آن تذهیب کاری و نقاشی های لاکی استفاده شده است. از نمونه های معماری این دوره می توان بهمسجد شاه اصفهانکه توسط شاه عباس ساخته شده و اوج ساختمان سازی در اصفهان به شمار می آید اشاره کرد. این مسجد دارای ابتکارات و نوآوری هایی در هنر معماری است ، سردر ورودی آن در مرکز ضلع جنوب میدان(نقش جهان) قرار دارد، ولی خود مسجد با زاویه ای روبه قبله ساخته شده است ، معماران این تغییر زاویه مسجد را به قدری استادانه و با موفقیت اجرا کرده اند که در قسمت ورودی مسجد کسی به وجود چنین زاویه ای پی نمی برد و نمای عمومی آن از سمت میدان ناموزون به نظر نمی رسد.مساجد در این دوره همچنان با طرح چهار ایوانی و گنبدهای بزرگی که به اوج کمال رسیده اند، ساخته شده است . ( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
اولین بنای ساخته شده در اطراف یک مربع می باشد که هسته سازنده یک مجتمع شهری جدید در زمان شاه عباس را تشکیل می داد. دالان ورودی ابتکاری بنا ، باعث شده که مسجد رو به سمت قبله بوده و در ضمن نمای بیرونی آن هم ردیف با میدان باشد. نورخورشید از طریق پنجره های دوتایی واقع درساقه گنبد وارد شبستان می شود. داخل گنبد کوتاه این مسجد با طرح های لوزی شکل که اندازه آنها رفته رفته تا مرکز گنبد کاهش می یابد تزئین شده است.( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
که می توان آن را کلکسیونی از مساجد دوره های پیشین دانست ، از دیگر شاهکارهای معماری دوره صفویه است ؛ با حفاری های اخیر، بسیاری از آثار مربوط به مساجد قدیمی قرن دوم هجری در این مکان و آثار و بقایای مساجد آل بویه و سلجوقیان کشف شده است.( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
این دوره را باید دوره افول معماری ایران به شمار آورد چرا که در مقایسه با ابنیه بسیار زیبای دوره صفوی ، بنایی که بتواند با آن برابری کند ، ساخته نشد. برجسته ترین ابنیه این دوره متعلق به فتحعلی شاه است که خود تقلیدی از ابنیه صفوی است و اکثر تزئینات مهم از هنر اروپایی اقتباس شده است .
یکی از عمارت های معروف تاریخی تهران است که توسط میرزا حسین خان سپهسالار ساخته و وقف شده است . اولین کلنگ آن درسال 1296ق زده شد . حیاط مسجد توسط 62حجره ای که جهت سکونت طلاب ساخته شده ، از چهار جهت محصور شده است . در سردر هر یک از حجره ها طرحی بدیع و مجزا از یکدیگر با مقرنس کاری زیبا تزئین یافته است. در اصلی بسیار بزرگ، دو لَتی و فلزی است ودر قسمت بیرونی با کاشی کاری های معرق و مقرنس کاری زیبایی تزئین شده لست. گنبد اصلی عمارت بر روی شبستان تابستانی و تماماً از بیرون و درون کاشی کاری می باشد. کل ساختمان دارای 8 مناره است که تماماً با کاشیکاری تزئین شده است .( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )
از دیگر مساجد دوره قاجار می توان به مسجد نصیرالملک در شیراز ، مسجد ومدرسه آقا بزرگ در کاشان و مسجد معاون الملک در کرمانشاه اشاره کرد.( برای مشاهده عکس های این مساجد اینجا را کلیک کنید )
|
رضا مرادی غیاث آبادی
زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله 40 کیلومتری جنوب شرقی شوش و 20 کیلومتری هفتتپه و در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است.
این زیگورات نیایشگاهی است که در سال1250 پیش از میلاد در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی به نام «اونتاش گال» (1265- 1245 پیش از میلاد) در میانه شهر «دور اونتاشی» ساخته شده است.
زیگورات چغازنبیل که از بزرگترین بناهای باستانی ایران به شمار میرود، به تمامی از خشت و آجر در زمینی به مساحت 11000 متر مربع و در 5 طبقه ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به قریب 50 متر و سطح زیربنای آن به 25000 متر مربع میرسیده است. هم اکنون نیمی از ارتفاع این بنا از بین رفته است.
تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
عکس از غیاث آبادی، خرداد 1379
در سه سوی زیگورات چغازنبیل سه بنای کوچک آجری دایرهای شکل ساخته شده است که تنها یکی از آنها که در سوی شمال غربی قرار دارد تا حدودی سالم باقی مانده بود و دیگری که در سوی جنوب غربی قرار دارد به دست مرمتگران عضو هیئت کاوش فرانسوی شبیه به نمونه سالمِ شمال غربی بازسازی شد. در این بازسازی تنها نیمی از بنا ساخته شد و از بازسازی نیمه دیگر صرفنظر شد. بنای شمال شرقی کاملاً از بین رفته و تنها شالوده آن باقی مانده است.
در باره کاربرد این سه بنا نظریههای متفاوتی عرضه شده بود. رومان گیرشمن سرپرست هیئت کـاوش چغـازنبیـل و نیز آندره پـارو از آن به عنوان «پـوستامنـت» به معنای پایه مجسمه نام بردهاند. عدهای دیگر آنرا سکو، نیمکت، مذبح، محراب و قربانگاه دانستهاند؛ و بعضی دیگر به دلیل شکل نیمدایرهای بنای بازسازی شده از آن به عنوان تریبون سخنرانی یاد کردهاند. غافل از آنکه شکل نیمدایرهای آن تنها به این سبب بوده که تنها یک نیمه آن به دست مرمتگران بازسازی شده است. البته و بیگمان احتمال «پایه مجسمه» بودن این بنا منافاتی با کاربرد تقویمی آن ندارد.
در چهار سوی این سه بنا، چهار آفتابسنج آجری به شکل تاقنما یا پنجرهنما ساخته شده است که با آفتابسنجهای رصدخانه نقشرستم شباهت ظاهری دارند.
به گمان این نگارنده، این سه بنا که بر روی هم مجموعه واحدی را تشکیل میدهند، یک رصدخانه یا تقویم آفتابی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول و میانی هر فصل سال یا اعتدالین بهاری و پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی بوده است.
چگونگی ایجاد سایهها در تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
طرح از غیاث آبادی
تغییرات زاویه بین گوشههای آفتابسنجها (که تعدا آنها در مجموع به 12 عدد میرسیده است) با تغییرات زاویه طلوع خورشید در آغاز هر یک از فصلهای سال برابر است. یا عبارت دیگر این آفتابسنجها به گونهای طراحی و ساخته شدهاند که بتوان هنگام طلوع یا غروب خورشید با مشاهده سایههای متشکله در آن، آغاز یا میانه هر یک از فصلها که منطبق با اعتدالهای بهاری یا پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی میباشد را تشخیص داد. اینگونه گاهشماری که نه مبتنی بر ماههای دوازدهگانه، که بر مبنای تقسیم برابر فصول به بازههای زمانی برابر است، در نظام گاهشماری گاهنباری ایران بکار میرفته است.
در واقع شکل خاص این تاقنماها که با چند قوس یا ردیفٍ پشت سر هم به ترتیب کوچک میشوند؛ در آیین معماری باستان جایگاه ویژهای داشتهاند که هر چند در آغاز برای کاربرد ویژه آفتابسنجی آن ساخته میشدند، اما بزودی به عنوان یک طرح تزئینی در بسیاری از بناها و بخصوص در دروازه ورودی آن بکار گرفته شد.
نمونه این تاقنماها در بناهای باستانی عیلامی و هخامنشی در شوش، بناهای اورارتویی در پیرامون دریاچه وان، بناهای بینالنهرینی در اوروک و در نیایشگاه سفید، بناهای هخامنشی در تختجمشید، بناهای اشکانی در نسا و هَترا (الحضره)، بناهای ساسانی در فیروزآباد و بیشاپور و تختسلیمان، و نیز در بسیاری جاهای دیگر دیده میشوند.
در چغازنبیل آجرهای سازنده این آفتابسنجها اختصاصاً برای همین کاربرد طراحی و قالبریزی شدهاند و دارای شکل خاص هشت ضلعی میباشند. بر روی شش ضلع بیرونی یک رج از این آجرها، کتیبهای به خط و زبان عیلامی نگاشته شده است:
“من اونتـاش گـال، پسر هـومبـانومنـا، شاه انزان وشوش، من در اینجا بنای محترمی ساختم، یک «سیـان کـوک». در «سـالها» و «روزهـا»ی پر شمار پادشاهی طولانی به دست آوردم. من بنا کردم یک «شونشو ایرپی». من برای خدای گال و اینشوشیناک «سیان کوک» ساختم.”
معنای دو واژه مهــم و کلیدی «سیـان کوک» siyan kuk و «شونشو ایرپی» shunshu irpi مشخص نشده است. م. ج. استٍو از سیانکوک به معنای احتمالی «دیدگاه، چشمانداز، دیدارگاه» نام میبرد (م. ج. استو، چغازنبیل- دور اونتاش، جلد سوم، متون ایلامی و اکدی، ترجمه اصغر کریمی، 1375) و به گمان ما تا حد زیادی به معنای حقیقی آن که مفهوم «رصدگاه» و «رصدخانه» را میرساند، نزدیک شده است. کاربرد این بنا صحت این نامگذاری را تایید میکند.
همچنین علاوه بر آفتابسنجهای فوق، بنای زیگورات چغازنبیل بگونهای ساخته شده است که زاویه خط افق با خطی فرضی که گوشه طبقه اول هر ضلع از بنا را به بالاترین طبقه وصل میکند، کاملاً برابر با زاویه و مسیر حرکت خورشید بامدادی در هنگام اعتدالین است. از آنجا که هر یک از طبقات زیگورات، کوچکتر از طبقات پایینی خود است، از نگاه ناظری که در محل رصدخانه ضلع شمالی ایستاده است؛ خورشید در مدتی کوتاه، چندین بار از پشت زیگورات طلوع و غروب ظاهری میکند. آشنایی کامل و بیشتر با این پدیده میبایست با تماشای فیلم تهیهشده، انجام پذیرد.
رضا مرادی غیاث آبادی
زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله 40 کیلومتری جنوب شرقی شوش و 20 کیلومتری هفتتپه و در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است.
این زیگورات نیایشگاهی است که در سال1250 پیش از میلاد در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی به نام «اونتاش گال» (1265- 1245 پیش از میلاد) در میانه شهر «دور اونتاشی» ساخته شده است.
زیگورات چغازنبیل که از بزرگترین بناهای باستانی ایران به شمار میرود، به تمامی از خشت و آجر در زمینی به مساحت 11000 متر مربع و در 5 طبقه ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به قریب 50 متر و سطح زیربنای آن به 25000 متر مربع میرسیده است. هم اکنون نیمی از ارتفاع این بنا از بین رفته است.
تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
عکس از غیاث آبادی، خرداد 1379
در سه سوی زیگورات چغازنبیل سه بنای کوچک آجری دایرهای شکل ساخته شده است که تنها یکی از آنها که در سوی شمال غربی قرار دارد تا حدودی سالم باقی مانده بود و دیگری که در سوی جنوب غربی قرار دارد به دست مرمتگران عضو هیئت کاوش فرانسوی شبیه به نمونه سالمِ شمال غربی بازسازی شد. در این بازسازی تنها نیمی از بنا ساخته شد و از بازسازی نیمه دیگر صرفنظر شد. بنای شمال شرقی کاملاً از بین رفته و تنها شالوده آن باقی مانده است.
در باره کاربرد این سه بنا نظریههای متفاوتی عرضه شده بود. رومان گیرشمن سرپرست هیئت کـاوش چغـازنبیـل و نیز آندره پـارو از آن به عنوان «پـوستامنـت» به معنای پایه مجسمه نام بردهاند. عدهای دیگر آنرا سکو، نیمکت، مذبح، محراب و قربانگاه دانستهاند؛ و بعضی دیگر به دلیل شکل نیمدایرهای بنای بازسازی شده از آن به عنوان تریبون سخنرانی یاد کردهاند. غافل از آنکه شکل نیمدایرهای آن تنها به این سبب بوده که تنها یک نیمه آن به دست مرمتگران بازسازی شده است. البته و بیگمان احتمال «پایه مجسمه» بودن این بنا منافاتی با کاربرد تقویمی آن ندارد.
در چهار سوی این سه بنا، چهار آفتابسنج آجری به شکل تاقنما یا پنجرهنما ساخته شده است که با آفتابسنجهای رصدخانه نقشرستم شباهت ظاهری دارند.
به گمان این نگارنده، این سه بنا که بر روی هم مجموعه واحدی را تشکیل میدهند، یک رصدخانه یا تقویم آفتابی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول و میانی هر فصل سال یا اعتدالین بهاری و پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی بوده است.
چگونگی ایجاد سایهها در تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
طرح از غیاث آبادی
تغییرات زاویه بین گوشههای آفتابسنجها (که تعدا آنها در مجموع به 12 عدد میرسیده است) با تغییرات زاویه طلوع خورشید در آغاز هر یک از فصلهای سال برابر است. یا عبارت دیگر این آفتابسنجها به گونهای طراحی و ساخته شدهاند که بتوان هنگام طلوع یا غروب خورشید با مشاهده سایههای متشکله در آن، آغاز یا میانه هر یک از فصلها که منطبق با اعتدالهای بهاری یا پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی میباشد را تشخیص داد. اینگونه گاهشماری که نه مبتنی بر ماههای دوازدهگانه، که بر مبنای تقسیم برابر فصول به بازههای زمانی برابر است، در نظام گاهشماری گاهنباری ایران بکار میرفته است.
در واقع شکل خاص این تاقنماها که با چند قوس یا ردیفٍ پشت سر هم به ترتیب کوچک میشوند؛ در آیین معماری باستان جایگاه ویژهای داشتهاند که هر چند در آغاز برای کاربرد ویژه آفتابسنجی آن ساخته میشدند، اما بزودی به عنوان یک طرح تزئینی در بسیاری از بناها و بخصوص در دروازه ورودی آن بکار گرفته شد.
نمونه این تاقنماها در بناهای باستانی عیلامی و هخامنشی در شوش، بناهای اورارتویی در پیرامون دریاچه وان، بناهای بینالنهرینی در اوروک و در نیایشگاه سفید، بناهای هخامنشی در تختجمشید، بناهای اشکانی در نسا و هَترا (الحضره)، بناهای ساسانی در فیروزآباد و بیشاپور و تختسلیمان، و نیز در بسیاری جاهای دیگر دیده میشوند.
در چغازنبیل آجرهای سازنده این آفتابسنجها اختصاصاً برای همین کاربرد طراحی و قالبریزی شدهاند و دارای شکل خاص هشت ضلعی میباشند. بر روی شش ضلع بیرونی یک رج از این آجرها، کتیبهای به خط و زبان عیلامی نگاشته شده است:
“من اونتـاش گـال، پسر هـومبـانومنـا، شاه انزان وشوش، من در اینجا بنای محترمی ساختم، یک «سیـان کـوک». در «سـالها» و «روزهـا»ی پر شمار پادشاهی طولانی به دست آوردم. من بنا کردم یک «شونشو ایرپی». من برای خدای گال و اینشوشیناک «سیان کوک» ساختم.”
معنای دو واژه مهــم و کلیدی «سیـان کوک» siyan kuk و «شونشو ایرپی» shunshu irpi مشخص نشده است. م. ج. استٍو از سیانکوک به معنای احتمالی «دیدگاه، چشمانداز، دیدارگاه» نام میبرد (م. ج. استو، چغازنبیل- دور اونتاش، جلد سوم، متون ایلامی و اکدی، ترجمه اصغر کریمی، 1375) و به گمان ما تا حد زیادی به معنای حقیقی آن که مفهوم «رصدگاه» و «رصدخانه» را میرساند، نزدیک شده است. کاربرد این بنا صحت این نامگذاری را تایید میکند.
همچنین علاوه بر آفتابسنجهای فوق، بنای زیگورات چغازنبیل بگونهای ساخته شده است که زاویه خط افق با خطی فرضی که گوشه طبقه اول هر ضلع از بنا را به بالاترین طبقه وصل میکند، کاملاً برابر با زاویه و مسیر حرکت خورشید بامدادی در هنگام اعتدالین است. از آنجا که هر یک از طبقات زیگورات، کوچکتر از طبقات پایینی خود است، از نگاه ناظری که در محل رصدخانه ضلع شمالی ایستاده است؛ خورشید در مدتی کوتاه، چندین بار از پشت زیگورات طلوع و غروب ظاهری میکند. آشنایی کامل و بیشتر با این پدیده میبایست با تماشای فیلم تهیهشده، انجام پذیرد.